کد مطلب:259378 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

اینک در انتظار دیدار پسرم باش!
من به دعوت، دخت گرانقدر پیامبر صلی الله علیه و اله اسلام آوردم و به یكتایی خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و اله گواهی دادم. بانوی بانوان مرا در آغوش كشید و خوش آمد گفت و فرمود: اینك در انتظار دیدار پسرم باش!...

از خواب برخاستم، اما شور و شوق دیدار ابومحمد، حضرت عسكری علیه السلام، كران تا كران وجودم را فرا گرفته بود. در انتظار دیدارش قرار و آرام نداشتم كه شب فرا رسید و او به خواب من آمد.

هنگامی كه او را دیدم به او گفتم: سرورم! محبوب قلبم! پس از این كه، قلب مرا لبریز از مهر و عشق پاك خود كردی، به من بی مهری نمودی؟

فرمود: تنها دلیل تأخیر دیدارت، شرك تو بود و اینك كه به راه توحید و توحیدگرایی گام سپرده ای، همواره به دیدارت خواهم آمد تا خداوند ما را یك جا گرد آورد.

و آن گرانمایه از آن روز تاكنون مرا ترك نكرده و هر شب به خواب من آمده است.